- تا به حال به این موضوع فکر کردید که در تصمیمگیریها و به طور کلی در انتخاب جنبههای مختلف سبک زندگی، تا چه اندازه همرنگ دیگران میشوید؟
- چه اندازه افکار دیگران میتواند به رفتار و فکر شما جهت بدهد؟
- جزو آن دسته از افراد هستید که برای تصمیمگیری اول نگاهی به اطرافیان میاندازید و بعد تصمیمتان را نهایی میکنید؟
- یا تمام تلاشتان این است که دیگران نتوانند برجهتگیری شما اثر بگذارند؟
اینها همه جزو سوالاتی هستند که سالهاست روانشناسان اجتماعی تحت عنوان «همرنگی با جماعت» به آنها پاسخ بدهند. مفهوم همرنگی اولین بار توسط دانشمندی به نام «سالومون اش» مورد آزمایش جدی قرار گرفت. اش با یک روش بسیار ساده این موضوع را بررسی کرد. او روی یک کارت یک خط عمودی کشید و بعد روی یک کارت دیگر 3 خط با اندازههای مختلف که تنها یکی از آنها هم اندازه با خط عمودی مورد نظر بود.
یک نفر آزمودنی واقعی و چند نفر آزمودنی که در واقع همدست آزمایشگر بودند وارد اتاق آزمایش شدند. از آن ها پرسیده میشد «کدام 3 خط دقیقا به اندازه خط عمودی هستند؟» از قبل با همدستان هماهنگ شده بود که پاسخ غلط بدهند.
همینطور آزمودنی واقعی در موقعیتی قرار گرفته بود که باید به عنوان یک نفر مانده به آخر به سوال پاسخ دهد. در دور اول و دوم همدستان آزمایشگر پاسخ درست میدهند تا کمی اعتماد آزمودنی جلب شود. اما پس از آن شروع به پاسخ غلط دادن میکنند.
فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ بله آزمودنی در بسیاری از موارد تسلیم جمع شد و به تبعیت از آن ها پاسخ غلط داد.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ چرا همرنگی میکنیم؟
به نظر میرسد به 2 دلیل عمده ما همرنگ جماعت میشویم
- فکر میکنیم نظر جمع و عموم درستتر است. در واقع فرد فکر میکند وقتی تعداد زیادی از افراد نظر مشترکی دارند پس احتمال اینکه آن نظر به واقعیت نزدیکتر باشد بیشتر است
- گاهی اوقات به این دلیل همرنگ جماعت میشویم که از پیامدهای منفی، مخالفت (قضاوت ها و حمله های احتمالی) واهمه داریم.
چه شرایطی باعث میشود ما بیشتر همرنگی کنیم؟
قطعا یک سری عوامل درونی و بیرونی هستند که احتمال همرنگی ما را بیشتر میکنند. این عوامل را میتوانیم در چند دسته قرار بدهیم.
- ویژگیهای گروهی که با آن همرنگی میکنیم: هر چقدر تصور کنیم گروهی که در آن قرار داریم افراد متخصص و صاحبنظر هستند بیشتر احتمال دارد با آنها همرنگی کنیم تا زمانی که چنین تصوری نداریم. هر چقدر گروهی که در آن هستید تعداد افراد بیشتری داشته باشد که با هم هم نظر هستند احتمال همدلی شما نیز بالاتر میرود
- ویژگیهای فردی ما: برخی ویژگیهای شخصیتی پیشبینی کننده همرنگی بالا هستند؛ مانند اعتماد بهنفس پایین، نیاز به تایید اجتماعی، داشتن تاریخچه موفقیت از همرنگی نکردن و…
- عوامل موقعیتی: هر چه موقعیتی که در آن قرار داریم مبهم باشد و یا پاسخ واضح و مشخصی وجود نداشته باشد بیشتر همرنگی میکنیم؛ گویی در این موقعیتها با خود فکر میکنیم که مثلا نظر مشترک 10 نفر در یک جمع 12 نفره بیشتر میتواند به واقعیت نزدیک باشد و چند مغز بهتر از یک مغز کار میکند.
بله! میزان همرنگی شما را هم ژنهایتان تعیین میکنند
شاید خیلی برای شما جالب به نظر بیاید که بدانید حتی این ویژگی که جزو مولفههای روانشناسی اجتماعی هست و طبیعتا به نظر میرسد که عوامل محیطی و اجتماعی در آن نقش بسیار مهمی دارند هم قویا تحت تاثیر ژنهای ماست. مطالعات جدید نشان میدهد واریانتهای موجود در ژن rs7709420 میتوانند تعیین کنند که افراد تا چه میزان طبق نظر دیگران عمل میکنند.
افراد با واریانت CC با احتمال بیشتری همرنگ جماعت میشوند. این افراد احتمالا تحت تاثیر فشار جمعی ممکن است نظر خود را نسبت به موضوعات مختلف تغییر دهند و احتمالا پیرو جمله «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» هستند.
در مقابل افراد با واریانت TT کم تر زیر بار همرنگی با جمع قرار میگیرند. این افراد به احتمال زیاد حتی در فشار جمعی، روی نظر و حرف خود پافشاری میکنند و به این سادگیها زیر بار نظر جمع قرار نمیگیرند.
همرنگی کردن؛ مفید یا آسیبزا؟
جواب قطعی و واضحی برای این سوال وجود ندارد. مفید یا آسیب زا بودن آن به عوامل زیربنایی آن و دلایل افراد برای همرنگی بستگی دارد؛ اگر همرنگ جماعت میشویم چون از قضاوت دیگران به شدت میترسیم، نگران این هستیم که دوست داشتن دیگران را از دست بدهیم یا به این دلیل که علاقهای به کنکاش کردن و تمایلی به فکر کردن درباره چرایی رفتار خود نداریم، آن زمان میتوانیم بگوییم که همرنگی میتواند آسیبزننده باشد.
سخن آخر
باید بگوییم که همه افراد حدی از رفتار همرنگی را در وجود خود دارند و بخشی از آن لازمه زندگی اجتماعی است. از طرفی این رفتار مزیت تکاملی داشته و افراد برای بقای خود حتما باید از دیگران تبعیت میکردند تا شانس بیشتری برای زنده ماندن داشته باشند. اما سوال اصلی که باید از خود بپرسیم این است که «در زندگی من، همرنگی در چه جنبه هایی میتواند باعث رشد و در چه جنبههایی باعث پیروی کورکورانه از دیگران و در نتیجه مانع رشد من شود؟» پاسخ به این سوال از فرد به فرد و موقعیت به موقعیت متفاوت است.